سفرنامه
بعد از یک ماه دیشب برگشتیم خونه .یک ماهی که برای من و تو پر از خاطرات قشنگ و دوست داشتنی. اما خوب رسم زندگی همین باید برمیگشتیم. وقتی رفتیم چند روز طول کشید تا به عوض شدن محیط عادت کردی اما از همون روز اول همونطور که انتظار داشتم با همه مخصوصا مامان جونی و خاله نفس خیلی جون جونی شدی. متاسفانه تو همون هفته اول سرما خوردی وقتی با مامان جونی و نفس رفتیم دکتر، دکتر گفت که باید برات کمک غذا رو شروع کنم هرچند قبلا هم دکتر خودت گفته بود اگه تو 15 روز نیم کیلو به وزنت اضافه نشه باید کمک غذا رو شروع کنی این شد که قرار شد با فرنی شروع کنیم. بار اول خیلی با اشتها خوردی...
نویسنده :
مامی
17:36